دانشجویی

خدایا به تنهاییت قسم

دل هیچکس را به آنچه قسمتش نیست عادت مده . . .!!!!

دو شنبه 17 تير 1392برچسب:, :: 18:26 :: نويسنده : parisa

یادم باشد وقتی آمدی راز بزرگی را به تو بگویم ، اینکه در نبودنت آسمان آبی نیست.

 

 


این روزها، صدای ثانیه ثانیه فراموش شدنم
را، میشنوم 
***
 

همیشه از همان ابتدای آشناییمان در هراس چنین روزی بودم و کابوس خداحافظی

را میدیدم اکنون شد آنچه نباید میشد

خداحافظ دلیل بودنم خداحافظ . . .

 

 

چهار شنبه 12 تير 1392برچسب:, :: 1:0 :: نويسنده : parisa

شبی از شبها، شاگردی در حال عبادت و تضرع وگریه و زاری بود.
در همین حال مدتی گذشت، تا آنکه استاد خود را، بالای سرش دید، که با تعجب و حیرت؛ او را، نظاره می کند!
استاد پرسید: برای چه این همه ابراز ناراحتی و گریه و زاری می کنی؟
شاگرد گفت: برای طلب بخشش و گذشت خداوند از گناهانم، و برخورداری از لطف خداوند!
استاد گفت: سوالی می پرسم ، پاسخ ده؟
شاگرد گفت: با کمال میل؛ استاد.
استاد گفت: اگر مرغی را، پروش دهی ، هدف تو از پرورشِ آن چیست؟
شاگرد گفت: خوب معلوم است استاد؛ برای آنکه از گوشت و تخم مرغ آن بهره مند شوم .
استاد گفت: اگر آن مرغ، برایت گریه و زاری کند، آیا از تصمیم خود، منصرف خواهی شد؟
شاگردگفت: خوب راستش نه...!نمی توانم هدف دیگری از پرورش آن مرغ، برای خود، تصور کنم!
استاد گفت: حال اگر این مرغ ، برایت تخم طلا دهد چه؟ آیا باز هم او را، خواهی کشت، تا از آن بهره مند گردی؟!
شاگرد گفت : نه هرگز استاد، مطمئنا آن تخمها، برایم مهمتر و با ارزش تر ، خواهند بود!
استاد گفت :
 

پس تو نیز؛ برای خداوند، چنین باش!
همیشه تلاش کن، تا با ارزش تر از جسم ، گوشت ، پوست و استخوانت؛ گردی.
تلاش کن تا آنقدر برای انسانها، هستی و کائنات خداوند، مفید و با ارزش شوی
تا مقام و لیاقتِ توجه، لطف و رحمتِ او را، بدست آوری .
خداوند از تو گریه و زاری نمی خواهد!
او، از تو حرکت، رشد، تعالی، و با ارزش شدن را می خواهد ومی پذیرد
« نه ابرازِ ناراحتی و گریه و زاری را.....!!!»

سه شنبه 11 تير 1392برچسب:, :: 23:58 :: نويسنده : parisa


                                        بـــــعد از تــــو....لبخنـــد را بوسیدم گذاشتم تــــوی دفتــــرچه خاطرات.


آدمای دلتنگ …
وقتایی که خیلی بهشون خوش میگذره و میخندن یهو سرشون رو برمیگردونن اونوری …
یکم ثابت میشن ؛ یواش یواش چشماشون پر اشک میشه




این روزها همه به من دلتنگی هدیه میدهند!
لطفا آتش بس اعلام کنید!
به خداتمام شد ...
دلم  


بگو توهم دلتنگ میشوی گاهی...
دلم ،
امیدواهی میخواهد برای زنده ماندن  


چقدرسخته ازکسی که مدام بهت زل میزد....حالافقط یه نگاه بخوای!


در پی آن نگاه های بلند ،
حسرتی ماند و
آه های بلند

***

 

کاش یادت نرود
روی آن نقطه پررنگ بزرگ
بین بی باوری انسانها
یک نفر می خواهد با تو تنها باشد
نکند کنج هیاهو بروم از یادت؟
 





سه شنبه 11 تير 1392برچسب:, :: 23:35 :: نويسنده : parisa

انقدر که موبایلم ساکته
اگر یه موقع یکى زنگ بزنه گوشیم به جاى زنگ خوردن هول میشه سرفه میکنه !

***

اﺯ ﻣﺰﺧﺮﻓﺘﺮﯾﻦ ﻧﺼﯿﺤﺘﻬﺎﯼ ﺍﻃﺮﺍﻓﯿﺎﻥ :”ﺑﻬﺶ ﻓﮑﺮ ﻧﮑﻦ”  :(

***

ارتباطات توی ایران اینجوریه که به طرف ایمیل میزنی
بعد باید اس‌ ام‌ اس بفرستی ایمیلتو چک کن !
بعد باید زنگ بزنی بگی اس‌ ام‌ اساتو چک کن !

(اگه گفتی منظورم کی هستش؟)

پنج شنبه 16 خرداد 1392برچسب:, :: 2:2 :: نويسنده : parisa

حواسمو پرت کردم افتاد زمین دستش شکست |: الان حواسم دستش درد میکنه

***

منطقِ پدر و مادر از تحصیل در دانشگاه:

این همه درس خوندی، درِ یه نایلون رو نمی تونی‌ باز کنی‌!

***

آنکس که نداند و نداند که نداند،قطعاً خودش را به کوچه علی چپ زده است.

۲بار که جفت پا بروید توی دهنش،قطعاً بداند و بداند که بداند..!

***

توانا بُوَد , هر که ‘ دارا ‘ بُوَد ….. زِ ‘ ثروت ‘ دلِ پیر , بُرنا بُوَد
به ثروت هر آن ابله بی سواد …… به نزد کسان ، به به ! چه آقا بود


***

 

 

پنج شنبه 16 خرداد 1392برچسب:, :: 1:51 :: نويسنده : parisa

برای کاهش وزن ابتدا سر خود را به چپ و سپس به راست بچرخانید

این حرکت را چند بار در موقع تعارف شیرینی، شکلات، تنقلات

و غذاهای چرب و چیلی انجام دهید !

حتما لاغر میشوید .


***

نمیدونم چه حکمتی در این کار هست
که هرخانومی که میخواد وزنش را اندازه بگیره
بره روی ترازو شکمشو میده عقب !



پنج شنبه 16 خرداد 1392برچسب:, :: 1:39 :: نويسنده : parisa

با همیم اما این رسیدن نیست اونکه دنیامه عاشق من نیست !

باهمیم اما پیش هم سردیم این یه تسکینه این که هم دردیم!

این حقم نیست

این همه تنهایی وقتی تو اینجایی وقتی می بینی بریدم !این حقم نیست حق من که یه روز باتو بودم اما،باتو روز خوش ندیدم!

تو یه شب میری قلب تو دریا ست برنمی گردی چون دلت اونجاست 

خیلی آشوبی  ! خیلی  در گیری !خیلی معلومه که داری میری!

شنبه 11 خرداد 1392برچسب:, :: 18:13 :: نويسنده : parisa

کور باشدچشمی که خیره به گره ی ابروی توست

کر باد گوشی که در سمع بغض گلوی توست

نیست باد دشمنت یاکه دوست نادانِ دربرت

زنده باشد دوست دار ویاورت

***

یادم آمد روزی را که از هنر خویش گفتی

از شوق ومحبت در دل انداختن گفتی

گفتی چگونه سخن را شیرین کنی

در دل دیگران خانه گیر کنی

شوقی ساخته ای در دل این وآن

هرچه دانی بخشیده ای به دیگران

این نیکو سرشتی در خون توست

 

این خصلت نیکو در درون توست

*****

 

 

پنج شنبه 9 خرداد 1392برچسب:, :: 16:27 :: نويسنده : parisa

فصل آمد میان من وتو

دل خون شد از غصه ی تو

قصه ی ما به سرانجام رسید

بازی عشق و عشق تازی به پایان رسید

دیر هنگامی است که بی هم مانده ایم

هر دو در ماتم این عشق مانده ایم

عاشقان جمع در آن دنیایند

وعده دیدار ما به آن دنیا است

*******

من نخواهم همچو حافظ یا که مولانا شوم

سعدی وسهراب و نیمایی شوم

من منم،

درد من این باشدم

تا که عشقم در سخن جاگیر شود

******

پنج شنبه 9 خرداد 1392برچسب:, :: 16:20 :: نويسنده : parisa
درباره وبلاگ

به وبلاگ من خوش آمدید. خواهش میکنم نظربدید. سلامتی کسانی که افتخار میدن به ما سرمیزنن و نظر هم میدن.
پيوندها

تبادل لینک هوشمند
برای تبادل لینک  ابتدا ما را با عنوان دانشجویی و آدرس pmo1990.salam.LXB.ir لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد.





نويسندگان


ورود اعضا:

نام :
وب :
پیام :
2+2=:
(Refresh)

خبرنامه وب سایت:





آمار وب سایت:  

بازدید امروز : 16
بازدید دیروز : 0
بازدید هفته : 16
بازدید ماه : 105
بازدید کل : 5856
تعداد مطالب : 56
تعداد نظرات : 4
تعداد آنلاین : 1

Alternative content